kayhan.ir

کد خبر: ۹۸۳۵۰
تاریخ انتشار : ۰۲ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۸:۱۳

  روش‌ها و آثار مدیریت خشم



 ‌اسماعیل پورمنصور
 یکی از نعمت‌های بسیار مهمی که خداوند به انسان داده قوه غضب است. اما باید توجه داشت که خشم و غضب به همان اندازه که مفید و سازنده و کمال آفرین است بسیار خطرناک نیز می‌باشد. از این رو، مدیریت و مهار خشم در دستور برنامه عقل و شرع قرار گرفته است. نویسنده در این مطلب کارکردها و مدیریت خشم و غضب را بر اساس آموزه‌های اسلام تبیین کرده است.
***
غضب؛ قوه دافعه انسان
انسان برای بقا و زندگی در دنیایی که بر محور تضاد سامان یافته است، نیازمند قوای چندی از جمله قوه شهوت و قوه غضب و قوه عقل است. قوه شهوت در حکم قوه جاذبه است و آن چیزی را که انسان بدان نیاز دارد جذب می‌کند. شهوت غذایی و جنسی بقای شخصی و نوعی را تضمین می‌کند. در مقابل قوه غضب به انسان این امکان را می‌دهد تا از چیزهایی که به او زیان می‌رساند، رهایی یابد و به دفع آنها بپردازد. از این رو قوه غضب را قوه دافعه یا دفع‌کننده گفته‌اند. اگر خشم و غضب در انسان نبود، در برابر دشمنانی که در طبیعت وجود دارد، خلع سلاح بود و نمی‌توانست بقای خود و نوعش را تضمین کند. غضب به او این جرات و جسارت را می‌بخشد تا حیوانات درنده و خونخوار را از خود دفع کند و بر دشمنانش چیره شود و آنان را از خود براند.
غضب را هر کسی در وجود خود می‌شناسد. در حقیقت غضب همانند درد و شادی از معلومات حضوری و شهودی انسان است. اگر بخواهیم در علم حصولی آن را در قالب مفاهیم بیان کنیم تا درک ذهنی از آن داشته باشیم، باید گفت که غضب، به هيجان آمدن خون قلب براى دفع خطر یا گرفتن انتقام است.
وقتی انسان احساس خطر کند، حالت دفاعی به خود می‌گیرد. هر چه خطر افزایش یابد به همان میزان غضب شدت می‌یابد به طوری که به جای دفاع به حمله اقدام می‌کند؛ زیرا در این حالت حمله را بهترین دفاع می‌یابد.
البته وقتی ما از غضب خداوندی سخن می‌گوئیم، مراد هیجانات نیست؛ زیرا هیجان در خداوند معنا و مفهومی ندارد، بلکه مراد از غضب خداوند، فقط انتقام(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 608 ،«غضب») يا عقاب الهى(لسان العرب، ابن منظور، ج 10، ص 78، «غضب») است.
در حديثى از امام محمد باقر(ع) نيز غضب خدا به «عقاب» تفسير شده است. (تفسير نورالثقلين، ج 3، ص 386، ح 89) بنابراین، تفسیر غضب الهی به عقاب بهتر از تفسیر آن به انتقام است؛ مگر آنکه گفته شود که انتقام الهی همان عقاب الهی است که در این صورت مفهوم واحدی را می‌رساند.اما در اصطلاح علم اخلاق و علم النفس (روان شناسی)، وقتی ما از غضب انسانی سخن می‌گوئیم، مراد، حالتى نفسانى است كه مبدأ آن دفع خطر و یا اراده انتقام است. بر اساس بررسی‌های علمی و عملی، غضب انسانی همواره با سه حالت افراط، تفريط و اعتدال همراه است: 1. در حالت افراط غضب، انسان از پيروى عقل و شرع خارج مى شود؛ 2. در حالت تفريط، شخص در موردى كه بايد شرعاً و عقلاً خشم كند، غضبى از خود نشان نمى دهد؛ 3. و در حالت اعتدال، انسان هر جا سزاوار است خشم كرده، هر جا سزاوار نيست خشم نمىكند.(جامع السعادات، ج 1، ص 321 – 322)
غضب ممدوح و غضب مذموم
خشم و غضب می‌تواند ممدوح و پسندیده یا مذموم و ناپسند باشد. با توجه به سه حالت غضبی که در بالا گفته شد می‌توان گفت که تنها نوع سوم آن پسندیده است و دو حالت نخست مذموم و ناپسند است.
از آیات 48 و 49 سوره قلم به دست می‌آید که عجله در غضب بر مردم، از مصادیق غضب مذموم است؛ به این معنا که اگر انسان بخواهد حتی برای رضای خداوند بر مردمی خشم گیرد و خشم وی مرتبط با خدا و شریعت باشد، باید همواره در چارچوب شریعت و ماذون به اذن الهی باشد؛ چرا که حضرت یونس(ع) با آنکه خشم وی نسبت به قوم خویش برای خداوند بود ولی شتاب‌آمیز و پیش از اذن الهی بوده است. (روح المعانى، ج 16، جزء 29، ص 62)
بر اساس آیات بسیاری از قرآن لازم است که انسان مدیریت خشم داشته باشد و آن را مهار نماید. از همین رو خداوند از صفات متقین، مهار خشم و غضب دانسته است. (آل عمران، 133 و 134 و 136)
غضب بر مردمان تنها زمانی خوب است که برای رضای خدا و به اذن او باشد. در غیر این صورت غضبی ناپسند است. همچنین غضب بر زیردستان بسیار بد است؛ چرا که موجب بدنامی انسان می‌شود. امام هادى(ع) در این باره می‌فرماید اَلغَضَبُ عَلی مَن لاتَملِکُ عَجزٌ وَ عَلی مَن تَملِکُ لُؤمٌ؛ خشم و غضب بر مردمی که مالک آنان نیستی نشانه ناتوانی است و بر  زيردستان خشمگين شدن، نشانه پَستى  و فرومایگی است.(بحارالأنوار، ج 78، ص370، ح4؛ مستدرک الوسائل، ج12، ص 12)
 مدیریت و مهار خشم
خداوند در آیه 134 سوره آل عمران بیان می‌کند که انسان بر مهار غضب خويش توانايى دارد. بنابراین، نمی‌توان گفت که چون قوه غضب حالتی طبیعی در انسان است، نمی‌توان آن را مهار و مدیریت کرد؛ همان‌طورکه می‌شود قوه جاذبه و شهوت را مدیریت و مهار کرد.
خداوند در آیه فوق بیان می‌کند که مومنان کسانی هستند که غضب خویش را فرو می‌خورند و آتش خشم و زبانه‌های آن را مهار و مدیریت می‌کنند؛ بنابراین، حتی اگر اموری آنان را به خشم آورد و خون را در قلب و جانشان به جوشش آورد، باز هم چنان بر امور و شئون نفس خویش مسلط هستند که می‌توانند آن را مهار کنند و اجازه طغیان به آن ندهند.
بر اساس آموزه‌های اسلام، مدیریت و مهار خشم، چنان ارزشمند است که اگر بخواهیم به کسی یک دستور کلی و جامع بدهیم تا در زندگی از آن نفع برد، همان مهار خشم و مدیریت آن است. امام صادق(ع) می‌فرماید: مردی به پیامبر(ص) عرض کرد: ای رسول خدا! چیزی به من بیاموز! حضرت فرمود: برو و خشمگین مشو. (جهاد‌النفس، ح 524)
علت این امر در این است که بسیاری از شرور و بدبختی‌های انسان به سبب طغیان خشم و غضب و عدم مهار و مدیریت آن پدید می‌آید. از همین‌رو حضرت امام صادق(ع) می‌فرماید: الغضب مفتاح کل شر؛ غضب کلید همه بدی‌هاست. (تحف‌العقول، ص‏581، كافى، ج‏2 ص‏303)
البته مدیریت خشم در هنگام غضب بسیار دشوار است مگر آنکه انسان در فرایندی خود را تربیت و پرورش داده باشد تا بتواند خشم خود را مهار کند؛ زیرا خشم و غضب یک امر طبیعی است به طوری که اگر عامل خشم‌انگیز فراهم آید، انسان به طور طبیعی و خودکار خشمگین می‌شود و خونش به جوش آمده و چهره‌اش برافروخته و رفتار و کردارش متفاوت شده و آماده حمله و انتقام می‌شود. اما اگر انسان بتواند خود را عادت به مهار خشم دهد، با آنکه خشمگین می‌شود، ولی رفتار و کردارش را مدیریت می‌کند و اجازه نمی‌دهد که واکنش‌هایش بر اساس کنش‌های طبیعی و تحت تاثیر مستقیم عوامل خشم باشد.
انسان مومن می‌آموزد تا خود را تربیت و تزکیه کند. مهم‌ترین تزکیه نفس، مهار و مدیریت دو قوه شهوت و غضب است. اگر انسان بتواند این دو قوه را مدیریت و مهار کند، می‌تواند خشم خویش را در چارچوب رضای الهی و شریعت قرار دهد و واکنش‌هایش مبتنی بر آن باشد. این گونه است که رضایت خداوندی را به دست می‌آورد؛ چنانکه پيامبر(ص) می‌فرماید: ما تَجَرَّعَ عَبدٌ جُرعَهًًْ اَفضَل عِندَ الله  مِن جُرعَهًْ غَيظٍ كَظَمَها اِبتِغاءَ وَجهِ الله؛ انسان هيچ جرعه‌اى ننوشيد كه نزد خدا از جرعه خشمى كه براى رضاى خدا فرو خورد بهتر باشد. (نهج‌الفصاحه، ح 2628)
آن حضرت(ص) در جایی دیگر مدیریت و مهار خشم را خصلت بهترین مردان دانسته و فرموده است: بدانيد كه بهترين انسان‌ها كسانى هستند كه دير به خشم آيند و زود راضى شوند.(نهج الفصاحه، ح 469)
عامل یا عوامل خشم گاه چنان قوی است که انسان را به مبارزه می‌طلبد،  اینجاست که انسان باید همانند مبارزی قوی، پشت این خصم را به خاک بمالد و اجازه ندهد تا بر او چیره شود و بر سینه و قلب و جسم و جانش حاکم شود. پيامبر(ص) می‌فرماید: كمال دليرى آن است كه كسى خشمگين شود و خشمش شدّت گيرد و چهره‌اش سرخ شود و موهايش بلرزد، امّا بر خشم خود چيره شود. (نهج‌الفصاحه، ح 1872)
راه‌های مهار خشم
در آیات و روایات راه‌هایی برای مدیریت و مهار خشم بیان شده است که در اینجا به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:
1. وضو گرفتن: خشم هر چند یک قوه طبیعی برای انسان است که خداوند در نهاد بشر قرار داده است؛ ولی شیطان همواره از قوای نفسانی انسان علیه خودش استفاده می‌کند؛ چنانکه قوه شهوت و قوه غضب مهم‌ترین ابزاری است که شیطان برای رسیدن به اهدافش از آن سود جسته و انسان‌ها را از مسیر هدایت و صراط مستقیم الهی دور ساخته است. یکی از راه‌های مدیریت و مهار خشم آن است که انسان هنگام برخورد با عامل خشم به سرعت وضو بگیرد تا خشم و غضبی که به جوشش آمده و خون را به سرعت در تمام اعضا و جوارح تلمبه می‌کند، آرام و ساکن شود. پیامبر(ص) در این باره می‌فرماید: خشم از شيطان و شيطان از آتش آفريده شده است و آتش با آب خاموش مى‌شود، پس هرگاه يكى از شما به خشم آمد، وضو بگيرد. (نهج‌الفصاحه، ح 660)
2. زمین نشستن: یکی دیگر از راه‌های مدیریت خشم و غضب، نشستن بر زمین است. انسانی که خشمگین می‌شود اگر در حالت ایستاده است بر زمین بنشیند تا وجودش آرام شود. پيامبر(ص)  در توضیح این راهکار می‌فرماید:  بدانيد كه خشم پاره آتشى در دل انسان است. مگر چشمان سرخش و رگ‌هاى گردنش را [هنگام خشم] نديده‌اید. هر كس چنين احساسى پيدا كرد، روى زمين بنشيند. (سنن الترمذى، ج 3، ص328، ح 2286)
3. تقویت حلم و بردباری: از دیگر راهکارهای مدیریت خشم تقویت حلم است. حلم همان صبر همراه با عقلانیت است. به این معنا که انسان باید همواره در زندگی عقل را حاکم بر رفتار و کردار خود کند تا این گونه در هر کاری به‌ویژه در وضعیت بحرانی خشم بتواند خود را مهار و مدیریت نماید. امام على(ع) می‌فرماید: بردبارى آتش خشم را فرو مى نشاند و تندى، آن را شعله‌ورتر مى‌كند.(غررالحكم، ج2، ص 123، ح2063) سه كس جز در سه جا شناخته نمىشوند: بردبار جز در هنگام خشم، شجاع جز در جنگ و برادر جز در هنگام نيازمندى. (بحارالأنوار، ج78، ص 229، ح9)
امیرمومنان ‌علی(ع) می‌فرماید: بهترين مردم كسى است كه اگر او را به خشم آورند، بردبارى کند و چنانچه به او ظلم شود، ببخشايد و چون به او بدى شود، خوبى كند.  (غررالحكم، ج3، ص 430، ح 5000)
  آثار مدیریت خشم
بر اساس آیات و روایات آثار بسیاری برای مدیریت و مهار خشم است؛ زیرا اگر خشم کلید شرور است، مهار آن موجب می‌شود تا انسان از بسیاری از شرور در امان باشد و به طور طبیعی کمتر دچار رنج و مصیبت دنیوی و اخروی شود. برخی از آثار مدیریت خشم عبارتند از:
1. تشخیص و تصمیم درست: یکی از مهم‌ترین آثار مهار خشم آن است که انسان به دور از هیجانات تصمیم می‌گیرد؛ زیرا هنگام خشم، انسان قدرت تشخیص حق و باطل و درست و نادرست را از دست می‌دهد، نمی‌تواند درست ببیند و درست حکم و داوری کند. در نتیجه نمی‌تواند درست عمل کند و کارش را پیش ببرد؛ اما وقتی خشم و غضب را مهار کند، عقلانی می‌اندیشد و شرعی و عرفی عمل می‌کند و در کارش موفق‌تر بوده  و دیگر گرفتار پشیمانی نخواهد شد. امام على(ع) دراین باره فرموده است: اَقدَرُ النّاسِ عَلَى الصَّوابِ مَن لَم يَغضَب؛ تواناترين مردم در تشخيص درست كسى است كه خشمگين نشود. (غررالحكم، ج2، ص408، ح3047) امام سجاد(ع) با بیان داستانی این مطلب را این گونه توضیح می‌دهد: پيامبر(ص)  بر گروهى گذشتند كه سنگى را بلند مى‌كردند. فرمودند: اين چه كارى است؟ گفتند: با اين كار، نيرومندترين خود را مى‌شناسيم. فرمودند: آيا به شما خبر دهم كه محكم‌ترين و قوى‌ترينِ شما كيست؟ گفتند: بلى اى پيامبر خدا! فرمودند: قوى‌ترين شما، كسى است كه هر گاه خشنود شود، خشنودى‌اش او را به گناه و باطل نكشاند، هر گاه خشمگين شود، خشمش او را از سخن حق، بيرون نبرد، و هر گاه به قدرت رسيد، آنچه برايش حق نيست، دست نزند. (معانى الأخبار، ص 366)
2. اهل ایمان و ولایت: مومنان الگوهایی در زندگی دارند که می‌بایست بر اساس آن شیوه و سبک زندگی خود را سامان دهند. اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به عنوان خلفای الهی، الگوهای نیک بشری هستند که مومنان می‌بایست آنان را سرمشق خود قرار دهند. آنان اهل کظم غیظ بوده و خشم خود را مهار ومدیریت می‌کردند. مومنان نیز می‌بایست این گونه باشند. اگر بخواهیم شیعه واقعی باشیم و باید اهل مهار و مدیریت خشم باشیم. امام صادق (ع) می‌فرماید: لَيسَ مِنّا مَن لَم يَملِكُ نَفسَهُ عِندَ غَضَبِهِ؛ كسى كه هنگام خشم خوددار نباشد، از ما نيست.(كافى، ج2، ص 637، ح2) از همین رو آن حضرت در جایی دیگر می‌فرماید: مؤمن چون خشمگين شود، خشمش او را از حق بيرون نبرد و چون خشنود شود، خشنودی‌اش او را به باطل نكشاند و چون قدرت يابد بيش از حقّ خود نگيرد (بحارالأنوار، ج78، ص 209، ح85)؛ زیرا این مومنی که ایشان بیان می‌کند، کسی است که همانند اهل بیت(ع) مهار و مدیریت غضب خودش را به دست گرفته است نه آنکه غضب، او را مدیریت و مهار نماید و به هر سمت و سویی ببرد به طوری که موجب خروج از حق و بی‌عدالتی و ظلم شود.
امیرمومنان امام على(ع) نیز می‌فرماید: شيعيان ما كسانى‌اند كه در راه ولايت ما بذل و بخشش مى كنند، در راه دوستى ما به يكديگر محبت مى نمايند، در راه زنده نگه داشتن امر و مكتب ما به ديدار هم مى روند. چون خشمگين شوند، ظلم نمى‌كنند و چون راضى شوند، زياده روى نمى‌كنند، براى همسايگانشان مايه بركتند و نسبت به همنشينان خود در صلح و آرامشند.(كافى، ج 2، ص 236، ح 24)
3. بهترین دوست: انسان در انتخاب دوست می‌بایست بسیار دقت کند؛ زیرا دوستان از یکدیگر یاد می‌گیرند و سرمشق هم هستند. کسی که بتواند غضب خود را مهار و مدیریت کند، دوست خوبی است که می‌توان او را اسوه خود قرار داد. امام صادق(ع) می‌فرماید: هر كس سه بار بر تو خشم گرفت ولى به تو بد نگفت، او را براى خود به دوستى انتخاب كن. (معدن الجواهر، ص 34) اما اگر انسان نتواند با عقل، خشم و غضب خویش را مهار و مدیریت کند، موجبات از دست دادن دوستان را برای خود فراهم آورده است. امام على(ع) در  این باره به مردم هشدار داده و می‌فرماید: به خشم درآوردن و شرمنده ساختن دوست، مقدمه جدایی از اوست. (محاضرات، ج2، ص28)
4. ادب: از آنجا که خشم، انسان را از حالت طبیعی بیرون می‌برد، به طور طبیعی دیگر رفتاری مبتنی بر اخلاق و ادب نخواهد داشت؛ چنانکه امام على(ع) می‌فرماید:  لا أدَبَ مَعَ غَضَبٍ؛ ادب با غضب همراه نیست. (غرر الحكم، ح 10529) پس در هنگام غضب ادب می‌رود. در این حالت انسان نباید کاری انجام دهد زیرا هر رفتار و کارش به جای آنکه اثر مثبت و سازنده داشته باشد، اثر منفی به جا می‌گذارد. از همین رو در هنگام خشم نمی‌توان کسی را تربیت کرد و یا آموزش داد. شاید از همین عبارت امام(ع) این معنا به دست می‌آید که با خشم، تربيت ممكن نيست و باید در هنگام غضب ترک آموزش و تربیت و نصیحت کرد تا خشم فرو رود. از این عبارت به دست می‌آید که انسانی که مهار خشم خود را به دست داشته باشد، نه تنها اهل ادب است بلکه می‌تواند تربیت ادبی و اخلاقی خوبی داشته باشد و به عنوان یک الگو برای دیگران شود.
5. عزت: عزت دنیا و آخرت از پیامدهای مهار است. امام صادق(ع) در این باره می‌فرماید:  هيچ بنده اى خشم خود را فرو نخورد، مگر اينكه خداوند عزّوجلّ بر عزّت او در دنيا و آخرت افزود.(كافى، ج2، ص 110، ح5)
6. کمال عقل: مهار و مدیریت خشم موجب می‌شود که عقل به کمال برسد و انسان از برکات آن در دنیا و آخرت بهره مند شود. امام على(ع) می‌فرماید: با هوا و هوس خود جهاد كن، بر خشمت مسلّط شو و با عادتهاى بد خود مخالفت كن تا نفست پاكيزه شود، عقلت به كمال برسد و از پاداش پروردگارت بهره كامل ببرى. (غررالحكم، ج3، ص365، ح4760)
7. رهایی از عذاب الهی : از دیگر آثار مهار خشم، رهایی انسان از خشم الهی است. پيامبر(ص) درباره این اثر می‌فرماید: هر كس خشمش را برطرف سازد، خداوند كيفرش را از او بردارد و هر كس زبانش را نگه دارد، خداوند عيبش را بپوشاند. (امالى طوسى، ص 349، ح 721) امام باقر(ع) نیز می‌فرماید: مَن کَفَّ غَضَبَهُ عن النّاس کَفَّ اللهُ عنهُ عَذابَ یومَ القِیامة؛ کسی که خشمش را از مردمان باز دارد خداوند نیز در روز قیامت عذابش را از او باز می‌دارد. (جهادالنفس، ح532)
8. سروری در میان مردم: اگر کسی بخواهد سرور مردمان شود، خشم و غضب خویش را مهار و مدیریت کند. امام صادق(ع) می‌فرماید: سه چیز است که در هـر که بـاشـد آقـا و سـرور است: خشـم فـرو خـوردن، گذشت از بدکـردار، صله رحـم بـا جـان و مـال. (تحف العقول، ص 317)
9. عیب‌پوشی: مدیریت خشم موجب می‌شود تا عیوب و کاستی‌های انسان پوشیده شود. امام صادق(ع) می‌فرماید: مَن کَفَّ غَضَبَهُ سَتَرَ اللهُ عَورَتَهُ؛ کسی که جلوی خشمش را بگیرد خداوند نقصها و کاستی‌های او را می‌پوشاند. (جهاد النفس، ح 528)